گروه ورزشی مشرق - پرسپولیس در هفته هفتم لیگ برتر، سومین شکست فصل خود را تجربه کرد تا این پرسش در ذهن هوادارانش مطرح گردد که با توجه به روند موجود، رسیدن به عنوان قهرمانی مسابقات این فصل و یا حتی تکرار عنوان نایب قهرمانی فصل پیش امکان پذیر است؟
کمی به عقب بر می گردیم یعنی به هفته هفتم فصل قبل؛ پرسپولیس در سیزدهمین دوره لیگ برتر از 7 بازی ابتدایی خود تحت هدایت علی دایی با ثبت 4 پیروزی و یک تساوی و 2 باخت، 13 امتیاز گرفته بود و روی پله سوم مسابقات قرار داشت. با این حال در لیگ جدید و در مدت زمان مشابه، تیم علی دایی با 2 برد و 2 تساوی و 3 شکست و ثبت 8 امتیاز در رده نهم جدول قرار دارد. این در شرایطی است که استقلال رقیب دیرینه سرخپوشان پایتخت در 6 دیدار از 7 مسابقه خود پیروز شده تا صدرنشین مسابقات لقب بگیرد. در واقع شاگردان علی دایی در لیگ جاری فعلا تیم نهم جدول 16 تیمی مسابقات هستند، جایگاهی که قطعا نه در شأن پرسپولیس است و نه هواداران پرشمارش را راضی می کند.
"پرسپولیس باید برای خارج شدن از بنبستی که گرفتارش شده، چه راهی را در پیش بگیرد؟"این پرسشی است که جلال چراغپور کارشناس و تحلیلگر فوتبال در گفتگو با خبرنگار مشرق به آن پاسخ داده است:
** جنس مشکل پرسپولیس
این کارشناس فوتبال معتقد است که نباید مشکل پرسپولیس فعلی را در خطوط چهارگانه این تیم جستجو کرد، بلکه باید برای شناسایی مشکل اصلی، یک پروسه را دنبال نمود. حال این پرسش مطرح می شود که آیا معماری پرسپولیس فعلی، جوابگوی نیازش برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا و لیگ برتر فوتبال ما است یا خیر؟ وقتی صحبت از ساختار میگردد باید دید معمار چه کسی است؟ شما وقتی می خواهید یک تیم داشته باشید که برنامه و هدف مشخصی دارد نیاز به گردآوری ابزار مورد نیاز خود دارید، یعنی باید از بازار کنونی کشور، عناصر مورد نیاز + تفکر را برای تولید game تهیه کرد. این در شرایطی است که عناصر خریداری شده "بدون تفکر" هم برای ما تولید "بازی" می کنند.
تکلیف خیلی روشن است چون از دو طریق می توان به فوتبال رسید:
1 – میتوان play داشت، یعنی فوتبالی که عناصرش دور هم جمع می شوند و هر کسی هر کاری که به نظرش می رسد انجام می دهد، در این فوتبال نهایتا حرکات خلقالساعه یک یا دو نفره دنبال خواهد شد.
2 – میتوان game داشت، که در آن عناصر خریداری شده در قالب یک سیستم واحد برای تیم بازی می کنند که در آن تفکر معمار، راهبر اصلی است.
در فوتبال دنیا هم مربیان بزرگ از روی انتخاب عناصر تیم ها - یعنی بازیکنان – متمایز نمی شوند بلکه این تفکرات آنهاست که game متفاوت را بوجود می آورد و همین "تفاوت" آنها با مربیان سطح پایین تر است.
** و اما پرسپولیس
در فوتبال ایران کیفیت بازیکنان تقریبا مشخص و به طور معمول با چند استثنا نزدیک به هم است، به واقع همه آنها یک شکل بازی می کنند اما به دلیل تفاوت تفکرات پشت سرشان، همه آنها یک جور game بازی نمی کنند. در باشگاه پرسپولیس باید ابتدا این پرسش را مطرح کرد که اولا آیا عناصر خریداری شده در اندازههای قابل قبول برای باشگاه قرار دارند یا خیر؟ و دوم اینکه بر این عناصر، تفکر خاصی حاکم است یا دارند خلق الساعه play میکنند؟
از نگاه من پاسخ پرسش اول منفی است. بدون تعارف بازیکنان فعلی پرسپولیس اندازه های لازم برای این باشگاه را تعریف نمیکنند. در کمال تاسف و در پاسخ به پرسش دوم، همین بازیکنان که اندازه کیفیت، خلاقیت و نیروی جسمانیشان مناسب نیست حتی در مقایسه با خیلی از تیمهای لیگ play را هم درست بازی نمیکنند و ضعیفتر هستند، پس به این نتیجه میرسیم که اشکال امروز پرسپولیس تفکر play به جای game است و آنچه امروز پرسپولیس را اسیر کرده همین اصل است؛ اینکه پرسپولیس نه خرید مناسبی داشته و نه از عناصری که خرید کرده با تفکر استفاده کرده است.
**از باخت به تراکتور تا چاره کار
تراکتور پرسپولیس را شکست داد چون game ضدحمله را به خوبی اجرا کرد. در مقابل پرسپولیس هوش بالایی نداشت تا حداقل از شرایط ناگهانی ایجاد شده بهره ببرد. به این اسامی توجه کنید: طارمی، عباس زاده، نوراللهی. این بازیکنان از سطحی وارد پرسپولیس شدهاند که بالا نبوده که اگر این چنین بود حداقل کمک میکردند تا play به درستی انجام شود. پرسپولیس حتی این اصل ساده قدیمی را هم رعایت نمی کند که می توان با 2 هافبک رونده در چپ و راست و یک مهاجم کلاسیک play را درست به اجرا درآورد. از نظر بنده چاره کار پرسپولیس مشخص است و دو راهکار وجود دارد؛ یا علی دایی باید نقشه و تفکراتش را عوض کند و یا مسوولان پرسپولیس علی دایی را عوض کنند!
کمی به عقب بر می گردیم یعنی به هفته هفتم فصل قبل؛ پرسپولیس در سیزدهمین دوره لیگ برتر از 7 بازی ابتدایی خود تحت هدایت علی دایی با ثبت 4 پیروزی و یک تساوی و 2 باخت، 13 امتیاز گرفته بود و روی پله سوم مسابقات قرار داشت. با این حال در لیگ جدید و در مدت زمان مشابه، تیم علی دایی با 2 برد و 2 تساوی و 3 شکست و ثبت 8 امتیاز در رده نهم جدول قرار دارد. این در شرایطی است که استقلال رقیب دیرینه سرخپوشان پایتخت در 6 دیدار از 7 مسابقه خود پیروز شده تا صدرنشین مسابقات لقب بگیرد. در واقع شاگردان علی دایی در لیگ جاری فعلا تیم نهم جدول 16 تیمی مسابقات هستند، جایگاهی که قطعا نه در شأن پرسپولیس است و نه هواداران پرشمارش را راضی می کند.
"پرسپولیس باید برای خارج شدن از بنبستی که گرفتارش شده، چه راهی را در پیش بگیرد؟"این پرسشی است که جلال چراغپور کارشناس و تحلیلگر فوتبال در گفتگو با خبرنگار مشرق به آن پاسخ داده است:
** جنس مشکل پرسپولیس
این کارشناس فوتبال معتقد است که نباید مشکل پرسپولیس فعلی را در خطوط چهارگانه این تیم جستجو کرد، بلکه باید برای شناسایی مشکل اصلی، یک پروسه را دنبال نمود. حال این پرسش مطرح می شود که آیا معماری پرسپولیس فعلی، جوابگوی نیازش برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا و لیگ برتر فوتبال ما است یا خیر؟ وقتی صحبت از ساختار میگردد باید دید معمار چه کسی است؟ شما وقتی می خواهید یک تیم داشته باشید که برنامه و هدف مشخصی دارد نیاز به گردآوری ابزار مورد نیاز خود دارید، یعنی باید از بازار کنونی کشور، عناصر مورد نیاز + تفکر را برای تولید game تهیه کرد. این در شرایطی است که عناصر خریداری شده "بدون تفکر" هم برای ما تولید "بازی" می کنند.
تکلیف خیلی روشن است چون از دو طریق می توان به فوتبال رسید:
1 – میتوان play داشت، یعنی فوتبالی که عناصرش دور هم جمع می شوند و هر کسی هر کاری که به نظرش می رسد انجام می دهد، در این فوتبال نهایتا حرکات خلقالساعه یک یا دو نفره دنبال خواهد شد.
2 – میتوان game داشت، که در آن عناصر خریداری شده در قالب یک سیستم واحد برای تیم بازی می کنند که در آن تفکر معمار، راهبر اصلی است.
در فوتبال دنیا هم مربیان بزرگ از روی انتخاب عناصر تیم ها - یعنی بازیکنان – متمایز نمی شوند بلکه این تفکرات آنهاست که game متفاوت را بوجود می آورد و همین "تفاوت" آنها با مربیان سطح پایین تر است.
** و اما پرسپولیس
در فوتبال ایران کیفیت بازیکنان تقریبا مشخص و به طور معمول با چند استثنا نزدیک به هم است، به واقع همه آنها یک شکل بازی می کنند اما به دلیل تفاوت تفکرات پشت سرشان، همه آنها یک جور game بازی نمی کنند. در باشگاه پرسپولیس باید ابتدا این پرسش را مطرح کرد که اولا آیا عناصر خریداری شده در اندازههای قابل قبول برای باشگاه قرار دارند یا خیر؟ و دوم اینکه بر این عناصر، تفکر خاصی حاکم است یا دارند خلق الساعه play میکنند؟
از نگاه من پاسخ پرسش اول منفی است. بدون تعارف بازیکنان فعلی پرسپولیس اندازه های لازم برای این باشگاه را تعریف نمیکنند. در کمال تاسف و در پاسخ به پرسش دوم، همین بازیکنان که اندازه کیفیت، خلاقیت و نیروی جسمانیشان مناسب نیست حتی در مقایسه با خیلی از تیمهای لیگ play را هم درست بازی نمیکنند و ضعیفتر هستند، پس به این نتیجه میرسیم که اشکال امروز پرسپولیس تفکر play به جای game است و آنچه امروز پرسپولیس را اسیر کرده همین اصل است؛ اینکه پرسپولیس نه خرید مناسبی داشته و نه از عناصری که خرید کرده با تفکر استفاده کرده است.
**از باخت به تراکتور تا چاره کار
تراکتور پرسپولیس را شکست داد چون game ضدحمله را به خوبی اجرا کرد. در مقابل پرسپولیس هوش بالایی نداشت تا حداقل از شرایط ناگهانی ایجاد شده بهره ببرد. به این اسامی توجه کنید: طارمی، عباس زاده، نوراللهی. این بازیکنان از سطحی وارد پرسپولیس شدهاند که بالا نبوده که اگر این چنین بود حداقل کمک میکردند تا play به درستی انجام شود. پرسپولیس حتی این اصل ساده قدیمی را هم رعایت نمی کند که می توان با 2 هافبک رونده در چپ و راست و یک مهاجم کلاسیک play را درست به اجرا درآورد. از نظر بنده چاره کار پرسپولیس مشخص است و دو راهکار وجود دارد؛ یا علی دایی باید نقشه و تفکراتش را عوض کند و یا مسوولان پرسپولیس علی دایی را عوض کنند!